کارلوس ساینز، که در دهه گذشته بیش از هر رانندهای در فرمول یک تیم عوض کرده، میگوید از دشواریهایی که لوییس همیلتون در فراری تجربه میکند، شگفتزده نشده است.
این حرفها نه از روی ناراحتی است که جای خود را به قهرمان هفتباره جهان داده، و نه انتقادی به پیچیدگیهای فنی ماشین فراری، بلکه نتیجه تجربهایست که ساینز در جریان حضورش در تیمهای مختلف از جمله تورو روسو، رنو، مکلارن، فراری و حالا ویلیامز کسب کرده است.
در حالی که ساینز پس از شروعی نامطمئن با ویلیامز حالا به فرم خوبی رسیده — او در بحرین سرعت بالایی نشان داد اما نتوانست نتیجهاش را به پایان برساند، و در عربستان با پیشی گرفتن از رقبا در نبرد میانهجدول هشتم شد — خودش هم با منحنی یادگیری پرشیبی در تیم جدید مواجه بوده است.
او این روند را به چند عامل نسبت میدهد، از جمله اینکه هم خودش و هم همیلتون باید با همتیمیهایی رقابت کنند که سالهاست در تیم خود جا افتادهاند: الکس آلبون در ویلیامز و چارلز لکلرک در فراری. همچنین، حجم زیادی از اطلاعات و جزئیات خاص هر تیم وجود دارد که باید برای رسیدن به حداکثر کارایی ماشین فراگرفت.
کارلوس ساینز گفت:
نه، اصلاً تعجب نمیکنم. این را برای خودم هم پیشبینی میکردم، و همینطور برای او، چون در این ورزش، هیچ رازی وجود ندارد.
وقتی باید با همتیمیهایی مثل الکس و چارلز رقابت کنی که از درون و بیرون تیم را میشناسند و در اوج عملکردشان هستند، فقط میتوانی کمی بهتر از آنها باشی یا همسطحشان؛ نمیتوانی ناگهان دو یا سه دهم ثانیه سریعتر باشی، چون آنها در مرز توانایی ماشین رانندگی میکنند.
بنابراین وقتی به تیم جدیدی میروی و انتظار میرود که بلافاصله در همان سطح باشی — هم از سوی خودت و هم دیگران — میدانی که این زمان میبرد. آنها خیلی بیشتر از تو میدانند، پس این فرایند زمانبر است و هر چه زودتر آن را طی کنی و به آن سطح برسی، بهتر است.
برای بعضی رانندهها ممکن است این زمان کمتر یا بیشتر طول بکشد. لوییس در چین آخر هفته فوقالعادهای داشت ولی به نظر میرسد الان کمی بیشتر به مشکل خورده. اما این روند زمان میبرد.
وقتی به ساینز گفته شد که ویژگیهای خودروهای نسل جدید با اثر زمین — بهخصوص پنجره عملکرد محدود و ویژگیهای دشوارشان — این روند را سختتر کردهاند، ساینز تأیید کرد. او به سبک رانندگی «حلقه بسته» اشاره کرد که راننده باید خود را با آن وفق دهد، در حالی که ماشینهای قدیمیتر انعطافپذیرتر بودند و سبکهای رانندگی مختلف را بهتر میپذیرفتند.
ساینز پاسخ داد:
نکته خوبی است، واقعاً اینطور است. برای اینکه سریع باشی، باید این ماشینها را به شیوهای خاص برانی. در ماشینهای ۲۰۲۱، میتوانستی با دو یا سه سبک رانندگی متفاوت تقریباً به یک زمان دور برسی، چون ماشین اجازه میداد از راههای مختلف به حد نهایی برسید.
هر چه بیشتر با این نسل رانندگی میکنم و در دادهها عمیقتر میشوم، بیشتر متوجه میشوم که باید سبک رانندگیات را در یک حلقه بسته نگه داری و اگر این کار را نکنی، هیچوقت سریع نخواهی بود.
این فقط مربوط به نحوه تعامل ماشین با توست که باعث میشود بتوانی به آن شیوه خاص برانی — و باید مطمئن شوی که آن را میفهمی. ولی بله، فکر میکنم این ماشینها بهخصوص سخت هستند.
زمانی که اظهارات ساینز به استبان اکون، راننده تیم آلپین، منتقل شد، او گفت:
فکر نمیکنم دو راه برای رانندگی این ماشینها وجود داشته باشد؛ فقط باید یک روش را انتخاب کرد، راه دیگری نیست. باید سریعترین مسیر را انتخاب کرد، همین.
اوکون همچنین با توجه به آشنایی تاریخیاش با نحوه کار تیم مرسدس و همچنین تجربهاش در تطبیق با خودروی هاس که بر پایه قطعات فراری ساخته شده، بینش بیشتری درباره چالشهای همیلتون ارائه داد.
استبان اکون گفت:
این کار بسیار دشوار است، مخصوصاً وقتی فلسفه خودرو تغییر میکند. ماشینهای هاس و فراری شباهتهای زیادی دارند، بنابراین از این نظر تا حدی میتوانم با لوییس همدردی کنم.
من قبلاً مرسدس را هم راندهام و میدانم که شیوه رانندگی با آن یا استخراج پتانسیلش کاملاً متفاوت است. ماشین حس متفاوتی دارد و تطبیق با آن آسان نیست، اما مطمئنم که او خیلی زود راهش را پیدا خواهد کرد.
توصیف ساینز از لزوم تطبیق یافتن و اینکه بدون آن، هیچ رانندهای نمیتواند سریع باشد، بهویژه با توجه به اینکه همیلتون خودش اذعان کرده که نیاز به تطبیق دارد، موضوعی کاملاً مرتبط است. او حتی نگرانیهایی ابراز کرده مبنی بر اینکه شاید نتواند سبک رانندگیاش را تغییر دهد. بهطور مثال در جده گفته بود:
شاید آنقدر در این سبک گیر کردهام که دیگر هیچوقت تغییر نکند.
و حتی به شوخی گفته بود برای تطبیق نیاز به «پیوند مغز» دارد.
در عربستان، همیلتون با کمبود اعتماد به نفس در پیچهای سریع و بیثباتی عقب خودرو مواجه بود — چیزی که لکلرک توانسته با آن کنار بیاید. این مشکل در نحوه ترمزگیری او هم مشهود بود، که خودش گفته باید با آن تطبیق پیدا کند، چراکه حالا از ترمزهای برمبو استفاده میکند، نه از ترمزهای کربن اینداستری که در مرسدس استفاده میشدند.
او همچنین در پیچهای کندتر نتوانست به سرعت لکلرک برسد، که باعث از دست دادن زمان در طول هر دور شد. همیلتون به ناآشنایی با نحوه استفاده فراری از برخی ویژگیهای دینامیکی خودرو اشاره کرده و در بحرین گفته بود:
ما قبلاً از ترمز موتوری استفاده نمیکردیم، ولی اینجا زیاد از آن برای چرخاندن ماشین استفاده میشود.
ساینز میگوید این فقط یکی از چندین موردی است که راننده باید دوباره یاد بگیرد. ساینز گفت:
این فقط یکی از ۱۵ چیزی است که باید دوباره یاد بگیری. بعضی تیمها دوست دارند از ترمز موتوری برای چرخاندن خودرو استفاده کنند، بعضی دیگر بیشتر از دیفرانسیل، بعضی از ترمزگیری پلهای، بعضی دیگر از تنظیمات آیرودینامیکی برای ایجاد جلو بودن ماشین، بعضیها با تنظیمات مکانیکی، بعضیها با زاویه بدنه، بعضیها با تنظیم ارتفاع.
نمیتوانی تصور کنی چقدر تنوع وجود دارد. میتوانی با روشهای کاملاً متفاوت به یک زمان دور مشابه برسی. و این فقط یکی از ۱۵ تا ۲۰ موردی هست که من هنوز دارم سعی میکنم درکشان کنم. مثلاً در ویلیامز دارم ترمز موتوری بالا را امتحان میکنم، پایین را امتحان میکنم، نقشههای دیفرانسیل مختلف، تعادل مکانیکی، همه چیز را هر هفته تست میکنم تا ببینم ماشین چی دوست داره و چی دوست نداره.
این نبرد و این فرایندیه که ازش لذت میبرم، ولی تا وقتی ازش لذت میبری و با آغوش باز میپذیریش، میدونی که چند بار اشتباه خواهی کرد، ولی وقتی میرسی به اون لحظه که میگی آها، این کار میکنه، واقعاً یه لحظه اورکا (کشف) هست که حس فوقالعادهای داره.
در عربستان، همیلتون حالوهوای کسی را داشت که هم بهشدت به یک لحظه «اورکا» نیاز دارد و هم فعلاً از آن بسیار دور است — هرچند قول داده که برای تطبیق با فراری به تلاش ادامه خواهد داد. اما به گفته ساینز، نمیتوان دقیقاً مشخص کرد چقدر طول میکشد تا یک راننده با تیم جدیدش سازگار شود.
وقتی از ساینز پرسیده شد که دوره زمانی قابلقبول برای این فرایند چقدر است، گفت:
سؤال سختیه. بستگی داره ماشین چقدر برات طبیعی و راحت باشه، بستگی داره رابطه با مهندسا و اون هماهنگی چقدر راحت شکل بگیره.
من همیشه گفتم که برای اینکه یه ماشین رو خوب بشناسی، حداقل نیمسال تا یک سال باید باهاش کار کنی تا همهچیز رو تجربه کنی.
این به این معنی نیست که نمیتونی توی همون سال عملکرد خوبی داشته باشی — این موضوع جداست. میتونی صد درصد یا ۹۹ درصد عملکرد داشته باشی و اون ۹۹ درصد ممکنه همچنان خیلی خوب باشه، ولی برای رسیدن به ۱۰۰ درصد، واقعاً باید حداقل نیمسال وقت بذاری تا همهچیز رو تجربه کنی.
من این رو بهانه نمیکنم. میخوام از مسابقه اول مثل جده خوب باشم، حتی اگه ۹۷ درصد باشم، ولی میدونم این زمان میبره و از خودم انتظار دارم.
با سلام ، خبر جدید خارج از تاپیک :
مکس پدر شد . بالاخره امروز مکس و کلی صاحب دختری بنام لیلی شدند .
حالا تنها رانندگان پدر در فرمول یک امسال مکس و نیکو هالکنبرگ هستند و یک خبر دیگه اینکه پرز هم با کادیلاک تمام کرد و سال آینده دوباره شاهد حضورش در پادوک هستیم .
دو تا خبر خارج از تایپیک ، تاپ و خوب .
“نگاه خیره سنا به پیچ اول، قبل از شروع گرندپری آخر”
FARSHAD.B … نمیدونم باز چه کسانی با این نگاه آشنا هستن. من این نگاه آگاه رو خودم در چشمهای مادرجونم دیدم.
همیلتون راننده ی بی تجربه ای نیست که اینا رو ندونه ولی این رو هم ما میدونیم که تبلیغ و پول و ذات صنعتی بودن ورزش به خصوص موتوری باعث میشه اون بیاد به فراری و با همه ی این چالشها ، ابتدا منافع مالی رو در نظر بگیره و بعد تنوع طلبی تیمی به خصوص فراری و بعد جاه طلبی های شخصی ؛… و بسیار بعیده موفقیت قبلی رو بتونه حتی نزدیکش بشه.
“میتوانی با روش های متفاوت، به یک زمان مشابه در هر دور برسی”
اوناییکه معتقدن سبک و استایل رانندگی وجود نداره به این بخش بیستر دقت کنن.
من از پیش فصل خدمت دوستان عرض کردم که فراری اگر میخواد پیشرفت بیشتری داشته باشه و به جمع مدعیان بپیونده، باید نقطه نظرات لوئیس رو سرلوحه کارش قرار بده و از سبک لکلرک پرهیز کنه.
سبک لوئیس، ماشین رو برای اکثر رانندگان قابل درک و روندن روی لیمیت میکنه درحالیکه سبک و نگرش چارلز منحصر به خودشه و حتی خودش رو هم از رقابت نهایی دورتر میکنه
ادمین ها که گرفتن خوابیدن گفتم همینجا کامنتمو بذارم و برم
تبریک به طرفداران مرسدس و کیمی جوان. واقعا این پسر با این سنش به عنوان روکی و از همه مهمتر کسی که جانشین همیلتون شده امسال عالی ظاهر شده. این نشون از توانایی و ارزش یک مدیر خوب و بی نقص برای یک تیم عالی هست. دم توتو ولف گرم با این انتخابش. با این شرایط مرسدس واقعا مشکل راننده نداره خصوصا برای ۲۰۲۶ که احتمال زیاد مدعی هستن. راسل که با پتانسیل بالا دنبال قهرمانی هست و کیمی هم میتونه کمکش کنه و کسب تجربه کنه. بدون شک جفتشون قهرمان های آینده هستن.
مرسدس علاوه بر عملکرد عالی کیمی پیس خوبی داره این آخر هفته چیزی که اصلا انتظار نداشتم. هرچند مکلارن هم پشتشون هست ولی احتمال برد برای مرسدس فردا بالاست.
مکس هم باید دید فردا چطور عمل میکنه ولی فکر نکنم شانس برد داشته باشه حقیقتا
واقعا از رانندگی کیمی خوشم اومد. خصوصا با توجه به سنش. به نظرم قهرمان آینده مرسدس راسل نیست.