مایکل شوماخر (یا میشائیل شوماخر) (به انگلیسی Michael Schumacher ) پرافتخارترین راننده فرمول یک با هفت عنوان قهرمانی جهان در 3 ژانویه 1969 در نزدیکی شهر کلن آلمان بدنیا آمده است.
در دنیا سه ورزش وجود دارد; فوتبال، تنیس و مایکل شوماخر! از وقتی که مسابقات قهرمانی جهان فرمول یک در سال 1950 شروع شد، این جام قهرمانی جهان توسط 32 راننده فتح شد که از این تعداد نیز 15 نفر موفق شدند که بیش از چندبار این کار را انجام دهند. بین افرادی که چندین بار به قهرمانی جهان رسیده بودند، فانجیو با ثبت رکورد 5 قهرمانی که برای 5 دهه این رکورد را به نام خودش ثبت کرده بود، بیشتر از همه به چشم میآمد.
تا وقتیکه این رکورد توسط موفق ترین راننده تاریخ این ورزش شکسته شد. قهرمان هفت دوره جهان، مایکل شوماخر، تقریبا هر رکوردی که در کتاب تاریخ این ورزش وجود داشت را به نام خودش ثبت کرده است.
مایکل شوماخر در روز سوم ماه ژانویه سال 1969 میلادی، در نزدیکی شهر کلن آلمان به دنیا آمد. مایکل از برادرش راف نیز 6 سال بزرگتر بود و پدرشان که به شغل آجرچینی مشغول بود، مسئولیت پیست محلی که در كِرپِن بود را به عهده داشت؛ جایی كه خانم شوماخر در آن سالن غذاخوری را مدیریت میکرد.
مایکل به عنوان یک پسر چهارساله، از ماشین کارتینگ پدالی خودش لذت میبرد و وقتی که پدرش یک موتور کوچک موتورسیکلت را در آن کارت قرار داد، مایکل با تیر چراغ برق تصادف کرد ولی سریع توانست ماشین کارتینگش را رام کند و اولین جام قهرمانی کارتینگ خودش را در سن 6 سالگی به دست بیاورد.
مایکل شوماخر که حال حامیان مالی را به دست آورده بود، میتوانست به آینده خودش امیدوار باشد. در سال 1987، او به مقام قهرمانی کارتینگ آلمان و اروپا رسید. او مدرسه را ترک کرده بود تا بتواند به عنوان کاراموز در یک مکانیکی خودرو مشغول به کار شود؛ شغلی که خیلی زود منجر شد که او به یک راننده تمام وقت اتومبیلرانی تبدیل شود.
در سال 1990، او به مقام قهرمانی فرمول3 آلمان رسید و توسط مرسدس استخدام شد تا برای خودروهای اسپورتش رانندگی کند.
در سال 1991، مایکل شوماخر به فرمول یک آمد و توانست با خودروی جوردنی که در اختیار داشت، در مرحله تعیین خط گرندپری بلژیک در رده فوق العاده هفتم قرار بگیرد که پس از آن، بلافاصله توسط تیم بنتون جذب شد. تیمی که او با آن موفق شد در سال 1992 به اولین برد خودش در فرمول یک برسد و دوباره هم این کار را در اسپا بلژیک انجام داد؛ یکی از سخت ترین و مهمترین پیست های فصل!
در طی چهار فصل بعدی که با بنتون برایش رقم خورد، او توانست در 18 مسابقه به پیروزی برسد و دو قهرمانی جهان رانندگان را به دست بیاورد.
اولین مقام وی در سال 1994 با تیم بنتونی رقم خورد که درگیر ابهامات و اتهاماتی مبنی بر غیرقانونی بودن یکی از مسائل فنی مرتبط به خودرویشان بودند. مسابقه قهرمانی در پیست آدلاید با تصادف به پایان رسید. برخیها میگویند که این برخورد از روی قصد از طرف مایکل شوماخر روی نزدیکترین رقیب قهرمانیش از تیم ویلیامز، یعنی دیمون هیل، صورت گرفته بود ولی هیچ چیزی کاملا مشخص نیست.
در سال 1995، او با یک عملکرد فوق العاده و عالی، توانست با شایستگی هرچه تمامتر به مقام قهرمانی جهان برسد. او پس از این سال، به فراری پیوست؛ تیمی که پس از قهرمانی جودی شکتر در سال 1979، هنوز موفق به کسب قهرمانی نشده بود. شوماخر و فراری شروع خوبی باهم داشتند و توانستند در ابتدای فصل 1996، سه پیروزی به دست بیاورند و در فصل 1997 نیز 5 برد دیگر را کسب کنند؛ اما فصل 1997، با شرمساری به پایان رسید.
شوماخر از این موضوع به عنوان بزرگترین پشیمانی خودش صحبت میکند. این پشیمانی به این خاطر بود که در آخرین مسابقه فصل در خرز اسپانیا، شوماخر سعی کرد که رقیب قهرمانی خودش، یعنی ژک ویلنوو را به بیرون از پیست هدایت کند که ناموفق بود و ویلنوو به قهرمانی جهان رسید و شوماخر نیز با جریمه حذف تمامی امتیازاتش از آن فصل روبرو شد.
شوماخر پس از آن که در فصل 1998، در رده دوم جدول قهرمانی کار را به پایان رساند، فصل 1999 به خاطر شکستگی پایش(تنها مجروحیت دوران رانندگیش) در گرندپری بریتانیا ناکام ماند. ولی پس از این فصل، شوماخر عملا شکست ناپذیر و متوقف نشدنی بود. در سال 2000، او به اولین قهرمان فراری پس از 21 سال تبدیل شد و برای چهار فصل متوالی بعدی نیز قهرمانی را به خانه مارانلوییها آورد.
در فصل 2002، او موفق به کسب 11 پیروزی شد و توانست در تمام 17 مسابقه روی سکو برود. در فصل 2003، او رکورد فنجیور را با کسب ششمین عنوان قهرمانی جهان خود شکست و در فصل 2004 نیز با کسب 13 پیروزی از 18 مسابقه، توانست به هفتمین مقام قهرمانی جهان خودش آن هم با یک حاشیه امنیت خیلی زیاد نسبت به رقبا برسد.
مانند همه رانندگان بزرگ دیگر، شوماخر جاه طلبی، اعتماد به نفس، هوش، انگیزه، فداکاری، تعهد و عزم فوق العاده ای داشت که به او کمک کرد تا بتواند همیشه و هر لحظه، برای بهتر شدن خودش تلاش کند. استعداد ذاتی او یک مسئله خارج از هر بعد و اندازه ای بود. او ذهن فوق العاده قدرتمندی داشت که میتوانست تصمیمات لحظه ای را زمانی که با تمام توان رانندگی میکرد بگیرد.
این موضوع وقتی که با توان فوق العاده فیزیکیش (او بیشتر از هر راننده دیگری در زمینه آمادگی جسمانی و بدنی کار کرد) ترکیب میشد، میتوانست به طور پیوسته این تصمیمات لحظه ای سرنوشت ساز را بگیرد و به درستی آنها را عملی کند.
تا به حال، هیچ راننده فراری مانند او برای تیم سخت کار نکرده است. فراریها نیز قدر این آلمانی را که 6 بار پشت سر هم با او به قهرمانی رسیدند را به خوبی میدانند. شوماخر پیوسته به مارانلو میآمد و از کارکنان تیمش تشکر میکرد و آنها را تشویق مینمود و هیچوقت از آنها انتقاد نمیکرد و با خوش بینی، انرژی بالا و تعهد کاری بالایی که داشت، همیشه به آنها امید میداد. او همیشه از فراری به عنوان “خانواده” فراری نام میبرد.
شوماخر حریم زندگی شخصی خودش، یعنی همسرش کورینا و فرزندانشان جینا-ماریا و میک، را به عمد تا حد امکان عادی نگه میداشت (آنها به ندرت به مسابقات می آمدند).
او یک مرد ذاتاً خجالتی و با یک حریم شخصی فوق العاده بود که به یکی از مشهورترین ورزشکاران جهان تبدیل شد. شوماخر بیشتر از آن مقدار که بشود رویای آن را دید سرمایه دار شده بود (طبق گزارشات منتشر شده، او سالیانه به اندازه 100 میلیون دلار درآمد کسب میکرد). او سخاوتمندانه از خیریهها، به ویژه کودکان محروم، حمایت میکرد و برای کمک به قربانیان فاجعه سونامی آسیا 2004، 10 میلیون دلار کمک مالی اهدا کرد.
مایکل شوماخر در طول دوران حرفه ای خود بارها مورد احترام قرار گرفت. در آوریل 2002، به دلیل مشارکت در ورزش و مشارکت وی در افزایش آگاهی از آموزش کودکان، از او به عنوان یکی از قهرمانان یونسکو برای ورزش نام برده شد و به جمع هشت نفر دیگر، که شامل پله، سرگئی بوبکا و جاستین هنین می شوند، اضافه شد.
او به خاطر عملکردهای فوق العاده خود در فصل های 2001 و 2003 فرمول یک، به ترتیب دو بار برنده جایزه ورزشکار سال لاروس شد و همچنین در سال های 2001، 2003، 2005 و 2007 نامزد دریافت این جایزه شده بود.
به افتخار شغل مسابقه ای شوماخر و تلاش های او در جهت بهبود ایمنی این ورزش، مدال طلای فیا (فدراسیون جهانی اتومبیلرانی) در سال 2006 به او اعطا شد.
در سال 2007، در پیست نوربرگرینگ، پیچ های 8 و 9 (آئودی و شل كوروز) به نام شوماخر تغییر نام داد. در سال 2008، اتحادیه فوتبال سوئیس، به شوماخر اقامت طولانی مدت سوئیس را به عنوان سفیر این کشور برای مسابقات قهرمانی فوتبال اروپا (یوفا) در سال 2008 اعطا کرد.
در 13 نوامبر 2014، شوماخر در مراسم جوایز بامی، جایزه هزاره را دریافت کرد.
شوماخر در همکاری با شوبرت، به توسعه اولین کاسکت (کلاه ایمنی) سبک کربن کمک کرد. در سال 2004، یک نمونه اولیه به صورت عمومی مورد آزمایش قرار گرفت و تستش موفقیت آمیز بود.
کاسکت ابتدایی شوماخر، رنگ پرچم آلمان و لوگوهای اسپانسر او در این ورزش را نمایان می کرد. در بالای آن یک دایره آبی با آستروئیدهای سفید قرار داشت. از گرندپری موناکو سال 2000، به منظور تمایز کاسکت خود از هم تیمی جدیدش، روبنز باریکلو (که کلاه ایمنی آن به طور زیادی سفید بود با یک دایره آبی در بالا و یک بیضی قرمز رنگ اطراف ویزور)، شوماخر رنگ آبی بالایی و برخی از آنها را به سفید و قرمز تغییر داد.
این ابرستاره ورزشی پس از آن که در رقابتهای فصل 2006 توانست در رده دوم قرار بگیرد، هنوز در دوران اوج خودش بود و در مجموع هفت بار هم به مقام جهانی رسیده بود و 91 پیروزی به دست آورده بود(40 برد بیشتر از نزدیکترین رقیبش، آلن پراست). هیچ قهرمانی برای چنین مدت طولانی قدرتمند و رقابتی نبود اما او دیگر خسته شده بود و از این ورزش خداحافظی کرد.
اما ظاهرا این خداحافظی وی صرفا یک چیز موقتی بود و او در سال 2010، پس از اینکه سه سال در جایگاه مشاور فراری بود، در سن 41 سالگی با تیم مرسدس و با مدیریت راس براون به فرمول یک بازگشت. منتقدین از این که این قهرمان به این مسابقات بازگشت و ممکن بود افتخاراتش زیر سوال برود، او را تحت فشار قرار دادند.
او تمام تلاشش را کرد و در طول این سه فصل، تنها یک بار توانست با حضورش در مرسدس به سکو برسد.
در آخرین سال حضورش در فرمول یک، یعنی 2012، او با 5 قهرمان جهان دیگر رقابت میکرد که همه آنها حداقل یک دهه از او جوانتر بودند.
من از بیشتر این رقابت لذت بردم، این دوران به اندازه دوران قبلی برایم موفقیت آمیز نبود ولی چیزهای زیادی را برای زندگی کردن یاد گرفتم. من آموختم که شکست خوردن میتواند به مراتب سخت تر و آموزندهتر از بردن باشد. حالا دیگر زمان خوبی برای خداحافظی است.
پس از آن که مایکل در دوران حرفه ای شغل پر خطر خودش در امان ماند و اتفاق آنچنان بدی برایش نیفتاد، در اولین سال بازنشستگی خودش به بازنشستگی دائمی رسید؛ او متاسفانه در یک تعطیلات خانوادگی که به اسکی رفته بود، دچار ضربه شدید مغزی شد.
شوماخر برای چندین ماه در کما بود و حال، با خانواده اش در خانه زندگی میکند و دوران نقاهت را میگذراند. طرفداران فرمول یک و ورزش دنیا هنوز که هنوز است، امیدوار هستند که برای یکبار دیگر هم که شده او را ببینند و صدای او را بشنوند و پایش “مایکل به مبارزه ات ادامه بده” را ساخته اند و روزانه آرزوهایشان برای مایکل را با این پایش به اشتراک می گذارند(Keep Fighting Michael).
در سپتامبر سال 2016، فلیکس دم، وکیل خانواده شوماخر، در پاسخ به گزارش های دروغین از دسامبر 2015 در نشریه آلمانی Die Bunte، گفت كه موکل او نمی تواند راه برود. در دسامبر سال 2016، مدیر برنامه شوماخر گفت:
سلامتی مایکل یک مسئله عمومی نیست، بنابراین ما همچنان در این زمینه اظهار نظری نخواهیم کرد.
در ژوئیه سال 2019، ژان تاد، مدیر سابق فراری و رئیس فدراسیون جهانی اتومبیلرانی، مصاحبه ای را با رادیو مونت کارلو انجام داد و در مورد سلامتی شوماخر گفت که پیشرفت درمانی او خوب است، اما همچنان برای برقراری ارتباط با دیگران در تقلاست. تاد همچنین گفت که شوماخر قادر است مسابقات فرمول یک را در خانه خود در سوئیس تماشا کند.
در سپتامبر سال 2019، Le Parisien گزارش داد که شوماخر در بیمارستانی در پاریس برای معالجه توسط جراح قلب و عروق، فیلیپ مناسچه، بستری شده که برای “عمل پیوند سلول های بنیادی” بوده است. کادر پزشکی نیز اظهار داشتند که مایکل شوماخر “هوشیار” بوده است.